حضرت محمد (ص) از دیدگاه اندیشمندان غیر مسلمان

227
حضرت محمد (ص) از دیدگاه دانشمندان غیر مسلمان

گردآورنده: وسیم احمد ادیب 
خداوند (جل جلاله) با مبعوث گردانیدن رسول الله (صلی الله علیه وسلم) بر انسان‌ها منت نهاد و دامنه ظلم و جهالت را به‌وسیله او برچید. با بعثت رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) و تلاش‌های خستگی نا پذیر او پیرامون زدودن خرافات و رسوم غیر انسانی و بدور از عقل، نسیم خوش‌بختی و رفاه وزیدن گرفت و دنیای بربریت و استبداد متحول گشت.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و سلم) الگوی ایده‌آل برای زندگی سراسر خوش‌بختی و بهروزی است که با رهنمودهای جناب ایشان انسان‌ها از دره‌ها و پرتگاه‌های هلاکت و بدبختی به شاهراه سعادت جاوید رهنمون می‌شوند و از خطر بلعیده شدن توسط اژدهای بزرگ بی‌دینی در امان می‌مانند.
از آن‌جایی‌که غربی‌ها همواره از گذشته‌های دور به این تصور بودند که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) جز شخص ماهری که توده‌ای از انسان‌های روزگار خود را به نیرنگ و خدعه گرفت و خویشتن را به قله‌های آسایش رسانید، کسی دیگری نبود؛ اما خوش‌بختانه با گذشت زمان و پیشرفت علم، مدارک و یافته‌های ساکنان مغرب زمین و آنانی‌که پیرامون پیامبر باورهای نادرست داشتند بالا گرفت و شناخت بیشتر و بهتری از شخصیت پیامبر، ویژگی‌های منحصر به فرد وی و حقانیت داشته‌های علمی او (صلی الله علیه وسلم) پیدا کردند.
هرچند برای بیان عظمت و جایگاه والای نبی کریم (صلی الله علیه و سلم) نیازی به دیدگاه و تأیید صاحب نظران و اندیشمندان غربی هم نیست؛ چون خداوند (جل جلاله) جناب ایشان را با بهترین اوصاف انسانی و ستوده توصیف کرده است. با آن‌هم قابل یاد آوریست که با گذشت هر سال صدها کتاب در اروپا و امریکا در این زمینه طبع و نشر شده و از ویژگی‌ها و کمال رسول الله (صلی الله علیه وسلم) سخن به میان می‌آید.
اینجا مختصری از دیدگاه‌های صاحب‌نظران و دانش‌مندان غربی و غیر مسلمان را که در مورد شخصیت متعالی رسول الله (صلی الله علیه وسلم) گفته‌اند با شما عزیزان شریک می‌سازیم؛ همان‌گونه که بزرگان گفته اند:
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
۱- لئون تولستوی:
تولستوی نویسنده مشهور روسی، از کسانی است که کتاب جالبی در رد اشخاصی که پیامبر اسلام را به سلطنت‌طلبی و شهوت‌رانی نسبت داده‌اند، به نام محمد (صلی الله علیه وسلم) تألیف کرد و ضمناً سخنان حکیمانه‌ی ایشان را هم در رساله مخصوصی گردآوری و به زبان روسی ترجمه کرده و به عنوان «سخنان محمد» انتشار داده است. وی چنین می‌نگارد:
«جای هیچ‌گونه شبهه و تردیدی نیست که پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) از مصلحان بزرگ دنیا است؛ آن‌هم مصلحی که به جامعه بشریت خدمات شایانی کرده است و این فخر و مباهات برای او بس است که یک ملت خون‌ریز و وحشی را از چنگال اهریمنان عادات زشت و شنیع رهانید و راه ترقی را به روی آنان باز کرد و حال‌آنکه هر مرد عادیی نمی‌تواند به چنین کار شگرفی اقدام کند و نتیحه بگیرد. بنابراین شخص پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) سزاوار همه‌گونه احترام و اکرام می‌باشد. شریعت اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالم‌گیر خواهد شد.» (۱)
۲- فرانسوا ماری آروئه ولتر:
ولتر اندیشمند، فیلسوف و نویسنده بزرگ فرانسوی در کتاب «کلیات ولتر» می‌نویسد: «محمد (صلی الله علیه وسلم) بی‌گمان مردی بسیار بزرگ بود و مردان بزرگی نیز در دامن فضل و کمال خود پرورش داد. قانون‌گذاری خردمند، جهان‌گشایی توانا، فرمان‌روایی دادگستر و پیامبری پرهیزگار بود و بزرگترین انقلاب روی زمین را پدید آورد.» (۲)
۳- پروفسور ویل دورانت:
دورانت مؤرخ مشهور آمریکایی می‌نویسد: «اگر میزان تأثیر این مرد بزرگ را در مردم بسنجیم، باید بگوییم که حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) از بزرگ‌ترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی در صدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند اوج دهد. در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیش‌تر بود. کمتر کسی را جز او می‌توان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد؛ زیرا به دین اعتقاد داشت.
از قبایل بت‌پرست و پراکنده در صحرا، امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان، آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت و مناعت قومی بود پدید آورد که در طی یک نسل در یکصد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن امپراطوری عظیم و پهناوری به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.» (۳)
۴- توماس کارلایل:
کارلایل، رجال شناس و متفکر انگلیسی در کتاب «قهرمان و قهرمانیت» درباره پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) چنین اظهار نظر کرده است:
«شما می‌گویید او را پیغمبر دانستند؟ بلی! او کسی است که با آن‌ها روبه‌رو بود، تک و تنها، روشن و آشکار، بدون اینکه در لباس اسرار و رموز مقدسی در آمده باشد، وضع او محسوس بود و مشهود؛ لباسش را خودش می‌شست و کفش‌هایش را رفو می‌کرد و می‌جنگید، مشورت می‌کرد و در میان آن‌ها حکومت می‌کرد و فرمانروایی داشت.
بایستی او را دیده باشند که چه نوع شخصی بود. شما هرچه می‌خواهید او را بنامید، هیچ امپراطوری با تاج و زینت و زیور پادشاهی مانند این مرد که شخصاً جامه‌اش را می‌شست مطاع نبود. این مردی که مدت ۲۳ سال با آن همه رنج و مشقت زندگی کرد، چنان آزمایش‌هایی عملی سخت و دشوار از خود نشان داد که من او را «قهرمان» می‌دانم و لازم است که چنین عنوانی داشته باشد.» (۴)
۵- جان دیون پورت:
جان پورت، اسلام شناس معروف انگلیسی در کتاب «عذر تقصیر به پیش‌گاه محمد و قرآن» چاپ لندن، سال ۱۸۶۹ چنین نگاشته است:
«نویسندگانی که کورکورانه تحت تأثیر تعصب قرار گرفته و گمراه شده‌اند و در نتیجه به حسن شهرت زنده کننده آیین یکتا پرستی اهانت روا داشته‌اند؛ نه فقط ثابت کرده‌اند که روح خیرخواهی نجات دهنده (مسیح) که با آن همه استقامت و قدرت در انجام آن پایداری نشان داده، در آن‌ها تأثیر ننموده است؛ بلکه در قضاوت نیز راه خطا پیموده‌اند؛ زیرا با مختصر تأمل و تفکری می‌توانستند این نکته را درک کنند و دریابند که پیغمبر و تعلیمات او را نباید از نظر یک نفر مسیحی یا از لحاظ فکر اروپایی انتقاد کنند؛ بلکه این بحث باید از نظر شرقی مورد قضاوت قرار گیرد و به عبارت دیگر شخصیت محمد را به عنوان یک نفر مصلح دینی و قانون‌گذاری که در قرن هفتم مسیحی در آسیا قیام کرده است، باید مورد مطالعه و تحقیق قرار داد. در این صورت بدون شک اگر او را یکی از نوادر جهان و منزه‌ترین نوابغی که گیتی تاکنون توانسته است پرورش دهد به شمار نیاوریم ستم بزرگی را مرتکب شده‌ایم. همانا باید او را بزرگ‌ترین و یگانه شخصیتی بدانیم که قاره آسیا می‌تواند به وجود چنان فرزندی برخود ببالد.
هرگاه وضع اعراب را قبل از ظهور محمد در نظر بگیریم و با اوضاع بعد از قیام او مقایسه کنیم، و هرگاه اندک تفکری در شعله عشق و علاقه‌ای که در قلوب پیروان او برافروخته شده و تا به امروز به همان حال باقی است توجه کنیم، به خوبی احساس می‌کنیم که اگر از تمجید و تکریم چنان مرد بزرگ و فوق‌العاده‌ای خودداری کنیم بی‌انصافی است.» (۵)
۶- ماهاتما گاندی:
گاندی، رهبر فقید هند در کتاب «هند جدید» در مورد شخصیت محمد (صلی الله علیه و سلم) می‌گوید: «جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیون‌ها انسان جا گرفته «محمد» است. از این‌جا من متقاعد شده‌ام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد. «محمد» سخت ساده زیست بود، مثل دیگر پیامبران متقی بود. به شدت امانت‌دار بود. از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بی‌باکی و توکل مطلق به خدا در رسالت شخصی، از ویژگی‌های محمد (صلی الله علیه و سلم) بود. قبل از این ویژگی‌ها او به هیچ وجه از شمشیر برای برداشتن سدهای جلوی راه خود استفاده نمی‌کرد.»
۷- دکتر گوستاولوبون:
دکتر گوستاولوبون، نویسنده مشهور فرانسوی درباره شخصیت پیامبر اسلام چنین می‌نویسد: «اگر بخواهیم عظمت و اهمیت مردان بزرگ عالم را از روی آثار و کارهای آن‌ها بسنجیم؛ هرآیینه باید گفت که پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) در میان مردان تاریخ، یک مرد بسیار بزرگ نامی گذشته است، مؤرخان قدیم به واسطه تعصبات مذهبی، اهمیتی به کارهای او نداده‌اند؛ ولی در عصر حاضر مؤرخان نصاری [مسیحی] حاضر شده‌اند که در این باب از روی انصاف سخن گویند.» (۶)
۸- جرج برنارد شاو:
جرج شاو، درام‌نویس ایرلندی که از مشهورترین چهره‌های ادبیات معاصر و همتای شکسپیر در نمایشنامه‌نویسی، و استاد بذله‌گویی و طنز در زبان انگلیسی است، می‌نویسد: «به عقیده من اگر به مردی مانند محمد (صلی الله علیه وسلم) زمام اختیار حکومت تمام دنیا را بسپارند، جهان و جهانیان تحت لوای حکومت اسلام رستگار خواهند شد و مکتب اسلام دنیا را به خیر و سعادت و حل مشکلات زندگی هدایت خواهد کرد تا بدان‌جا که بر تمام عالم همای سعادت پرتو خواهد افکند.» (۷)
۹- ژنرال سرپرسی سایکس:
نویسنده مشهور انگلیسی در کتاب «تاریخ ایران» می‌نویسد: «به عقیده شخصی من حضرت محمد (صلی الله علیه و سلم) در میان عالم بشریت بزرگ‌ترین انسانی است که با یک مرام عالی، تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بت‌پرستی را از اندیشه‌ها منهدم ساخته و به جای آن افکار بلند اسلام را برقرار سازد. خدمت وافر و نمایانی که از این راه به نوع بشر نموده، خدمتی است که آن را ستایش نموده و سر تعظیم فرود می‌آورم.» (۸)
۱۰- جواهر لعل نهرو:
جواهر لعل نهرو نخست ‌وزیر وقت هند در کتاب خود «نگرشی بر تاریخ جهان» چنین می‌گوید: محمد (صلی الله علیه و سلم) برای نشر رسالت خود شتاب نداشت؛ بلکه مدتی در سکوت زندگی کرد. مایه شگفتی و اعتماد هموطنان خود واقع شد تا آن‌جا که او را «امین» لقب دادند. او به خود و پیامبری خود باور داشت و با این اعتماد و ایمان، وسایل اقتدار، عزت و مناعت را برای امت خویش مهیا ساخت و آن‌ها را از مردمانی ساکن صحرا به سرورانی مبدل کرد که نصف جهان شناخته‌شده زمان خود را فتح کردند.
۱۱- همیلتن گیب:
همیلتن گیب استاد دانشگاه لندن و اکسفورد (Oxford) می‌نویسد:
«اما شگفت انگیزتر از سرعت کشورگشایی‌ها، خاصیت نظم و ترتیب آن‌ها بود، در طی سال‌ها جنگ می‌بایست خرابی‌هایی به بار آمده باشد؛ اما بر روی هم تازیان [مسلمانان] که آثاری از ویرانی برجای نگذاشته بودند، راه را برای یک‌پارچه شدن اقوام و فرهنگ‌ها هموار می‌کردند.
ساخت قانون و حکومتی که محمد (صلی الله علیه وسلم) برای اخلاف خود یعنی خلفا به میراث نهاده بود، ارزش خود را در ضبط و نظارت بر کارهای این سپاه بدوی به اثبات رسانده بود.
اسلام در درون دنیای متمدن خارجی به عنوان خرافات خام طایفه‌های غارت‌گر راه نیافت؛ بلکه به عنوان نیرویی اخلاقی معرفی شد که احترام همگان را برمی‌انگیخت و به منزله آیینی منطقی که مسیحیت روم شرقی و دین زرتشت را در ایران، یعنی هر یک از این دو کیش را در سرزمین و خاستگاه خویش می‌توانست به مبارزه بطلبد.» (۹)
۱۲- پروفسور آنه‌ماری شیمل:
پروفسور آنه‌ماری شیمل، اسلام‌شناس معاصر آلمانی نوشته است:
«همین آرمان تقیلد از محمد است که مسلمانان را از مراکش گرفته تا اندونزی به این اندازه یکسانی کردار بخشیده است، هر کس به هر جایی که باشد می‌داند که هنگام در آمدن به منزلی چگونه رفتار کند، کدام عبارت تعارف‌آمیز را کار برد، در همنشینی از چه بپرهیزد، چگونه غذا بخورد، چگونه سفر کند…
کودکان مسلمان قرن‌هاست که به این شیوه‌ها پرورش یافته‌اند و تنها در این اواخر بود که این دنیای سنتی بر اثر هجوم فرهنگ تکنولوژیکی امروز از هم فروپاشید.» (۱۰)
این آرا و دیدگاه‌های برخی از اندیشمندان غربی درباره شخصیت والای خورشید نبوت، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه وسلم) بود. این گفتارها را از آن جهت با شما شریک ساختیم، تا هم عرض ارادتی به ساحت گرامی نبی رحمت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وسلم) داشته باشیم و هم چراغی فراروی شیفته‌گان غرب بیفروزیم که یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم.
ازین سبب است که خداوند در قرآن عظیم الشأن چه زیبا فرموده است:
[لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یرْجُو اللَّـهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّـهَ کَثِیرًا]
ترجمه: {یقیناً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است، برای آنان که به خدا و روز آخرت امید دارند، و خدا را بسیار یاد می‌کنند.} (احزاب: ۲۱)
منابع:

  1. Tolsti
  2. Francois-Marie Arout Voltaire
  3. نیک‌بین، نصرالله؛ اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب؛ سیمان دورود؛ [بی تا]، ص۳۸.
  4. Thomas Carlyle
  5. John Daven Port
  6. Goustawe Lebon
  7. Shaw George Bernard
  8. سایکس، سرپرسی؛ تاریخ ایران؛ ترجمه سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، چاپ ششم، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۷، ج۱، ص۷۲۶.
  9. Hamilton. Alexander Rosskeen Sir
  10. شیمل، آنه ماری، محمد رسول خدا، ص۹۷.
  11. قرآن کریم