وتر
حکم و فضیلت وتر
نماز وتر سنتی مؤکده است که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) بر خواندن آن تشویق و ترغیب کرده است:
از ابوهریره روایت است که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرمود: (إن الله وتر، یحب الوتر) [۱] «خداوند وتر (تنها) است و وتر را دوست دارد».(*)
از علی روایت است: خواندن نماز وتر همانند نمازهای فرض، الزامی نیست، ولیکن پیامبر(صلى الله عليه وسلم) نماز وتر خوانده و فرموده: (یا أهل القرآن أوتروا فإن الله وتر یحب الوتر)[۲] «ای اهل قرآن! (نماز) وتر بخوانید؛ چراکه خداوند وتر (تنها) است و وتر را دوست دارد».
وقت وتر
خواندن نماز وتر بعد از نماز عشاء تا طلوع فجر جایز است ولی خواندن آن در یک سوم آخر شب اجر بیشتری دارد، از عایشه روایت است: (من کل اللیل قد أوتر رسول الله(صلى الله عليه وسلم)، من أول اللیل و أوسطه و آخره، فانتهی وتره إلی السحر)[۳] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) در تمام شب وتر را خوانده است، در اول، وسط، و در آخر شب و وتراو به سحر منتهی میشد».
برای کسی که بیم دارد آخر شب بیدار نشود مستحب است که وترش را اول شب بخواند همچنانکه برای کسی که گمان میکند آخر شب بیدار میشود، تأخیر آن سنت است:
از ابوقتاده روایت است که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) به ابوبکر فرمود: (متی توتر) «کی وتر میخوانی؟» گفت: میخوابم (بعد بلند میشوم) و وتر میخوانم، پیامبر(صلى الله عليه وسلم) به ابوبکر فرمود: (أخذت بالحزم أو بالوثیقة)[۴] «محکم کاری و احتیاط کردی» و به عمر فرمود: (أخذت بالقوة) «کارت همراه با قدرت و نیرو بود».
از عایشه روایت است: (کان النبی(صلى الله عليه وسلم) یصلی و أنا راقدة معترضة علی فراشه، فإذا أراد أن یوتر أیقظنی فأوترت)[۵] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) نماز میخواند در حالیکه من روی بسترش خوابیده بودم، وقتی میخواست نماز وتر بخواند مرا بیدار میکرد ومن هم نماز وتر را میخواندم».
تعداد رکعات وتر و چگونگی آن
کمترین حد نماز وتر یک رکعت است. از ابن عمر روایت است که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) فرمود: (صلاة اللیل مثنی مثنی، فإذا خشی أحدکم الصبح صلی رکعة واحدة توتر له ما قد صلی)[۶] «نماز شب دو رکعت دو رکعت است، پس هر گاه یکی از شما بیم آن را داشت که وقت نماز صبح فرا برسد یک رکعت نماز بخواند و با آن نمازهای قبلیاش را وتر کند».
جایز است نماز وتر، سه یا پنج یا هفت یا نه رکعت خوانده شود:
از عایشه روایت است: (ما کان رسول الله(صلى الله عليه وسلم) یزید فی رمضان ولا فی غیره علی إحدی عشرة رکعة، یصلی أربعا فلاتسأل عن حسنهن و طولهن، ثم یصلی أربعا فلاتسأل عن حسنهن و طولهن، ثم یصلی ثلاثا)[۷] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) چه در رمضان و چه در غیر رمضان از یازده رکعت بیشتر نمیخواند چهار رکعت میخواند که از خوبی و طولانی بودن آن سؤال نکن، سپس چهار رکعت میخواند که از خوبی و طولانی بودن آن سؤال نکن. سپس سه رکعت میخواند».
از عایشه روایت است: (کان رسول الله(صلى الله عليه وسلم) یصلی من اللیل ثلاث عشرة رکعة، یوتر من ذلک بخمس لایجلس فی شی إلا فی آخرها)[۸] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم)، در شب سیزده رکعت نماز میخواند، پنج رکعت آخر را با یک سلام وتر میخواند. تنها در رکعت آخر آن (برای تشهد) مینشست».
از عایشه روایت است: (کنا نعد له – (صلى الله عليه وسلم) سواکه و طهوره، فیبعثه الله ما شاء أن یبعثه من اللیل فیتسوک و یتوضا، و یصلی تسع رکعات لایجلس فیها إلا فی الثامنة، فیذکر الله و یحمده و یدعوه، ثم ینهض ولایسلم، ثم یقوم فیصلی التاسعة، ثم یقعد فیذکر الله و یحمده و یدعوه، ثم یسلم تسلیما یسمعنا، ثم یصلی رکعتین بعدما یسلم و هو قاعد، تلک إحدی عشرة رکعة یا بنی، فلما أسن نبی الله(صلى الله عليه وسلم) و أخذ اللحم أوتر بسبع، و صنع فی الرکعتین مثل صنیعه الأول، فتلک تسع یا بنی)[۹] «ما سواک و آب وضوی پیامبر(صلى الله عليه وسلم) را آماده میکردیم، پس خداوند شب هنگام هر وقت که میخواست او را بیدار میکرد، سواک میزد و وضو میگرفت و نه رکعت نماز میخواند، که در هیچکدام از آنها نمینشست مگر در رکعت هشتم، به ذکر و ستایش خدا میپرداخت و دعا میکرد. سپس بدون آنکه سلام بدهد بلند میشد و رکعت نهم را میخواند. سپس مینشست و به ذکر و ستایش خدا میپرداخت و دعا میکرد، و طوری سلام میداد که ما را میشنواند. سپس به حالت نشسته دو رکعت نماز میخواند. فرزندم! این یازده رکعت، وقتی پیامبر(صلى الله عليه وسلم) مسن شد و بدنش سنگین گردید وتر را هفت رکعت خواند و دو رکعت را مانند حالت قبل نشسته میخواند. فرزندم! این نُه رکعت شد».
در صورتی که سه رکعت وتر را خواند سورههای مذکور در حدیث زیر خوانده شود:
از ابن عباس روایت است: (کان رسول الله(صلى الله عليه وسلم) یقرأ فی الوتر سبٌٌٍٍٍَح اسم ربک الأعلی، و قل یا أیها الکافرون، و قل هو الله أحد فی رکعة رکعة)[۱۰] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) در نماز وتر در هر رکعت یکی از سورههای (سبح اسم ربک الأعلی) و (قل یا أیها الکافرون) و (قل هو الله أحد) را میخواند».
قنوت در وتر
از حسن بن علی روایت است: پیامبر(صلى الله عليه وسلم) کلماتی را به من یاد داد که آنها را در وتر بخوانم: (اللهم اهدنی فیمن هدیت، و عافنی فیمن عافیت، و تولنی فیمن تولیت، و بارک لی فیما أعطیت، وقنی شرما قضیت، فإنک تقضی و لایقضی علیک، و إنه لایذل من والیت، تبارکت ربنا و تعالیت)[۱۱] «خداوندا مرا جزء کسانی قرار بده که آنها را هدایت کردهای، و مرا جزء کسانی قرار بده که آنان را عافیت دادهای، و مرا جزء آنانی قرار ده که دوست خود قرار دادهای، و در آنچه که به من عطا کردهای برکت ده، و از شر آنچه که مقدر کردهای مرا محفوظ بدار، چون تو قضاوت میکنی و بر تو حکم کرده نمیشود، و کسی را که تو دوست بداری خوار نمیگردد. خداوندا! دارای برکات بسیار و در ذات و صفاتت بلند مرتبه هستی».
سنت است که این قنوت قبل از رکوع خوانده شود؛ به دلیل حدیث ابی ابن کعب: (أن رسول الله(صلى الله عليه وسلم) قنت فی الوتر قبل الرکوع)[۱۲] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) در نماز وتر، قنوت را قبل از رکوع خواند» و خواندن قنوت در نمازهای فرض مشروع نیست مگر در هنگام مصیبت که در این صورت خواندن آن مخصوص به نماز خاصی نمیشود و باید بعد از رکوع خوانده شود. از ابوهریره(رض) روایت است: (أن رسول الله(صلى الله عليه وسلم) کان إذا أراد أن یدعو علی أحد أو یدعو لأحد قنت بعد الرکوع)[۱۳] «پیامبر(صلى الله عليه وسلم) وقتی که میخواست علیه کسی و یا برای کسی دعا کند، بعد از رکوع قنوت میخواند».
اما خواندن همیشگی قنوت در نماز صبح بدعت است، همانگونه که اصحاب پیامبر(صلى الله عليه وسلم) به آن تصریح کردهاند:
از ابومالک اشجعی (سعد بن طارق) روایت است: (قلت لأبی: یا أبت إنک قد صلیت خلف رسول الله(صلى الله عليه وسلم) و أبی بکر وعمر و عثمان و علی هاهنا بالکوفة، نحوا من خمس سنین. فکانوا یقنتون فی الفجر؟ فقال: أی بنی محدث) «به پدرم گفتم: ای پدر! تو پشت سر پیامبر(صلى الله عليه وسلم) ابوبکر، عمر، عثمان و همچنین پشت سر علی همین جا در کوفه نزدیک پنج سال نماز خواندی آیا آنان در نماز صبح قنوت میخواندند؟ (پدرم) جواب داد: ای پسرم! (این کار) بدعت است».
محال است که پیامبر(صلى الله عليه وسلم) عملی را تا پایان عمر (مبارکش) هر صبح بعد از رکوع انجام داده و با صدای بلند بگوید: (اللهم اهدنی فیمن هدیت وتولنی فیمن تولیت) و همواره اصحابش پشت سر او آمین بگویند ولی این امر برای امت معلوم نشود تا جایی که نه تنها اکثر امتش بلکه جمهور اصحاب و یا تمام آنها، آنرا ضایع کرده باشند بطوریکه بعضی از آنها بگویند آن بدعت است، همانطور که سعد بن طارق اشجعی گفته است.[۱۴]
[۱]) متفق علیه : خ (۶۴۱۰/۲۱۴/۱۱)، م (۲۶۷۷/۲۰۶۲/۴).
(*) خداوند وتر است یعنی در ذاتش تنها است و غیر قابل تجزیه و تقسیم است و در صفاتش تنها است و هیچ و مانندی برای او نیست و در افعالش تنهاست و هیچ شریک و یاری دهندهای ندارد. (النهایه – ابن الأثیر «مترجم».
[۲]) صحیح : [ص. جه ۹۵۹]، جه (۱۱۶۹/۳۷۰/۱)، ت (۴۵۲/۲۸۲/۱)، نس (۲۲۸ و ۲۲۹/۳) فی حدیثین. د (۱۴۰۳/۲۹۱/۱)، ابوداودتنها قسمت مرفوع حدیث را روایت کرده است.
[۳]) متفق علیه : م (۷۴۵/۵۱۲/۱)، این لفظ مسلم است، خ (۹۹۶/۴۸۶/۲)، بخاری این حدیث را بصورت مختصر روایت کرده است، نس، (۲۳۰/۳)، د (۱۴۲۲/۳۱۲/۴)، ت (۴۵۶/۲۸۴/۱)، ترمذی و ابوداود چیزی را در آخر این حدیث اضافه روایت کردهاند.
[۴]) حسن صحیح : [ص. جه ۹۸۸]، خز (۱۰۸۴/۱۴۵/۲)، د (۱۴۲۱/۳۱۱/۴)، جه (۱۲۰۲/۳۷۹/۱(.
[۵]) متفق علیه : خ (۹۹۷/۴۸۷/۲)، م (۷۴۴/۵۱۱/۱).
[۶]) متفق علیه : خ (۹۹۰/۴۷۷/۲)، م (۷۴۹/۵۱۶/۱)، نس (۲۲۷/۳)، ت (۴۳۵/۲۷۳/۱) بنحوه و فیه زیاده
[۷]) متفق علیه : خ (۱۱۴۷/۳۳/۳)، م (۷۳۸/۵۰۹/۱)، د (۳۲۷/۲۱۸/۴)، ت (۴۳۷/۲۷۴/۱).
[۸]) صحیح : [مختصر م ۳۸۲]ّ م (۷۳۷/۵۰۸/۱)، د (۱۳۲۴/۲۱۶/۴)، ت (۴۵۷/۲۸۵/۱)، ترمذی چیزی را در آخر حدیث اضافه روایت کرده است.
[۹]) صحیح : [ص، نس ۱۵۱۰]، م (۷۴۶/۵۱۲/۱)، د (۱۳۲۸/۲۱۹/۴)، نس (۱۹۹/۳).
[۱۰]) صحیح : [ص، نس ۱۶۰۷]، ت (۴۶۱/۲۸۸/۱)، نس (۲۳۶/۳) نسائی چیزی را در اول حدیث اضافه کرده است.
[۱۱]) صحیح : [ص. نس ۱۶۴۷]، د (۱۴۱۲/۳۰۰/۴)، ت (۴۶۳/۲۸۹/۱)، جه (۱۱۷۸/۳۷۲/۱)، نس (۲۴۸/۳).
[۱۲]) صحیح : [ص. ج ۱۲۶۶]، د (۱۴۱۴/۳۵۲/۴).
[۱۳]) صحیح : [ص. ج ۴۶۵۵]، خ (۴۵۶۰/۲۲۶/۸).
[۱۴]) صحیح : [الإرواء ۴۳۵]، أ (۳/۴۷۲ و ۶/۳۹۴)، جه (۱۲۴۱/۳۹۳/۱).