ردّی بر شبهات ملحدین در مورد حکم سنگسار

سلسله ی مضامین ﴿ردِ شبهات ملحدین﴾

(بخش ۳۷)

﴿ردّی بر شبهات ملحدین در مورد حکم سنگسار﴾:

★ جهل آفاقی و دینی بعضی از منافقینی که میان مسلمانان در مورد احکام الهی همچون حجاب، قصاص، سنگسار و بسا موارد دیگر، شبه پراگنی میکنند، از الفاظ، کلمات، و تعجل در انتقاد بی شرمانه ی شان آشکار است.

★ اولاً اینکه لفظ رجم یا سنگسار در اصل بمعنی سنگ انداختن است ولی تمام الفاظ رجم‌که در قرآن آمده است بمعنی قتل است، بنابراین رجم بمعنی قتل است، نه آنچه که ملحدین در افکار مردم زرق میکنند.

★ ثانیاً: حکم  سنگسار اختصاصی به قرآن ندارد ندارد، و قبل از نزول قرآن در تورات و انجیل نیز به آن تصریح شده است، حتی با دامنه ی جرم، صدور حکم و نحوه‌ی اجرایی وسیع‌تر، چنانچه در تورات درباره دختری که در خانه ی پدر زنا کرده، آمده است:

✧ «… آنگاه دختر را به دربِ خانه‌ی پدرش آورده و مردمان شهر او را سنگسار نمایند تا بمیرد زیرا در بنی اسرائیل قباحت کرده است… / کتب عهد عتیق، چاپ لندن، ص ۳۷۳ (سفر توریة، مثنی، فصل بیست و دوم آیه ۲۲ و ۲۱)»

👈 هم چنین درباره‌ی زنای محصنه،  آمده است:

✧ «اگر مردی با زن شوهرداری یافت شود که بخوابد پس هر دوی ایشان (مردی که با آن زن خوابید و آن زن نیز) بمیرند بدین منوال شرارت را از بنی اسرائیل دور کن / کتب عهد عتیق، چاپ لندن (سفر توریه مثنی فصل بیست و دوم آیه ۲۳)»

در عهد قدیم، تصریح شده که جرایمی چون، قربانی کردنِ فرزند برای بُت‌ها، سحر و جادوگری، کفر گویی، حرمت‏ شكنى روز (سبت) یا (شنبه)  نیز حکم سنگسار داشته است و نمونه‌های بسیاری را آورده است.

★ هم چنین در باره زنای محصنه، حتی اگر زن مورد تجاوز قرار گرفته باشد آمده:

✧ «اگر دختر باكره كه نامزد مردى شده به مردى برخورد كند و آن مرد در آن شهر با وى جمع شود، بايد آن دو را به طرف دروازه ی آن شهر بيرون ببريد و هردو را سنگ‏باران كنيد تا بميرند; آن دختر به جرم اينكه در شهر بود و میتوانست فرياد بزند و براى حفظ ناموس خود مردم را به كمك طلب كند و آن مرد را به جرم اينكه زنِ صاحب شوهرى را ذليل و بی آبرو كرده. پس به وسيله ی سنگ‏باران شر را از بين خود بيرون كنيد.» (آيات ۲۴۲۲ از سفر دوم تورات)

👈 حکم سنگسار در مسیحیت:

در مسیحیت نیز نه تنها تصریح شده که احکامش، همان احکام شریعت موسی علیه السلام است، بلکه در همین اناجیل تحریف شده نیز هنوز این احکام باقیست. می‌نویسد:

✧ زنی زناکار را نزد حضرت عیسی علیه السلام آوردند و گفتند، طبق شریعت موسی علیه السلام باید سنگسار شود، حالا نظر شما چیست؟ ایشان نیز پس مدتی تأمل می‌فرمایند: «بسيار خوب؛ آن‏قدر بر او سنگ بيندازيد تا بميرد. ولى سنگ اول را كسى به او بزند كه خود تا بحال گناهى نكرده است.» (انجیل یوحنا، فصل هشتم).

★ قرآن ستیزان و منافقین این را بدانند که دین مبینِ اسلام و سایر ادیان الهی، ریاست جمهوری امریکا نیست که برای جذب بیشتر، هر کاری را، اگر چه لواط، هم‌جنس‌بازی، همخوابی با حیوانات و … باشد را تأیید کند، بلکه دینی است پاکیزه و بجز پاکان در آن در نیایند.

و نیز به این نکته دقت شود که حکم سنگسار، جایزه نیست، تذکر و نصیحت هم نیست، بلکه برای تنبیه مجرم و تربیت جامعه است.

برای قتل نفس، حکم اعدام را گذاشته‌اند که کسی مرتکب قتل نفس نشود، نه این که مرتکب شوند و بگویند: «حالا چرا حکمش این قدر سنگین است؟!»

حکم زنای محصنه را برای این سنگین و شدید گرفته‌اند، که زنان و مردان متأهل، (این طور که متأسفانه در اکثر جوامع کثرت یافته)، به یک دیگر خیانت نکنند؛ و خانواده و جامعه به کثافت و رذالت کشیده نشود، نه این بگویند:

«وا! چرا این حکم این قدر سنگین و خشن است؟!»

👈 به او می‌گویند:

سراغ زن مردم نرو، زنای محصنه نکن، تا شامل تو نشود.

تمامی احکام جزایی و کیفری سنگین است. یک ساعت حبس هم سنگین است، چه رسد به پانزده سال، یا حبس ابد و یا اعدام. بالاخره اگر سنگین نباشد که حکم نه ضمانت اجرایی دارد و نه اثر بازدارندگی ندارد.

★ نکته ی دیگر این که نه تنها منبع استنباط و استخراج و اجتهاد احکام در اسلام، عقل های قاصر انسانها، فلم‌ها، شعارها، و یا عادی سازی جرایم با شیوع آنها در جامعه نمی‌باشد، بلکه آن قدرها هم ساده نیست، لذا فهمش نیز کار هر کسی نمی‌باشد.

لذا گفته‌اند که یا تحقیق کنید و مجتهد شوید و یا از فقیه واجد شرایط تقلید کنید و به طور کلی درباره چیزی که نمی‌دانید، حرف نزنید.

★ اگر کسی احکام را بداند، به خوبی متوجه می‌شود که هر چند حکمِ شدید و سنگینی است، اما راه بازگشت‌هایی دارد که حکم اعدام این راه‌ها را ندارد. به عنوان مثال:

✧ حکم سنگسار در اسلام، فقط در مورد زنای محصنه است. یعنی زن و مرد متأهل، پس اگر هر دو مجرد باشند یا یکی مجرد باشد، درباره‌شان اجرا نمی‌شود که البته شرایط و احکام شهادت و شهود نیز بسیار سنگین است. حالا انصافاً چند نفر ممکن است بروند علیه خود اقرار کنند و یا در مقابل چشم چند نفر مرد دیگر، زنای محصنه کنند؟!

★ این سختی شهادت و شهود برای این است که اصلاً شارع نمی‌خواهد چنین فساد و فحشا و ظلمی اثبات و یا علنی شود. لذا حاکم حتی اقرار را هم به این راحتی و سهولت نمی‌‌پذیرد و مرتکب محصنه، باید چهار مرتبه متفاوت نزد قاضی رود و اقرار به زنای محصنه خود نماید.

اگر جامعه اسلامی باشد و مردم دارای فرهنگ و اعتقادات و ایمان اسلامی باشند، از دیدن اجرای حدود شرعی حتی زندان، حد و …ناراحت می‌شوند، اما روح‌شان تخریب نمی‌شود. و البته باید ببینند، ناراحت شوند، متأثر گردند، در یادشان بماند، تا هیچ گاه حتی تصور ارتکاب چنین جنایتی را نکنند.

ثالثاً! ناراحتی اعصاب و روان و اثر تخریبی عمل “زنای محصنه”، با دیدن تخریب شدن فرهنگ، اخلاق، امینت، انسانیت … و نیز تخریب کانون خانواده، عفاف، قداست و ارزش همسری، اعتماد، وفا، حیا و …، به مراتب شدیدتر و حتی مُهلک‌تر از دیدن اجرای حکمی است که اثباتش، صدور حکمش، اجرایش و … به این راحتی هم نیست. منتهی همه باید بدانند که عقوبت دنیایی‌اش چنین است، چه رسد به عقوبت اخروی‌اش، و هرگز سراغ چنین فحشا و جنایتی نروند.

آن عده ی بی علم و بی خرد که برای ناموس خود شان غیرت نمیکنند، بدون شک که ناموس مردم را نیز به ناچیز گرفته در شیوع زنا، پرده دری و بی حیائی جنسی از همان غیابت ناموس خود شان استفاده کرده، میخواهند بر قوانین الهی انگشت انتقاد دراز نموده، با او تعالی اعلان جنگ کنند.

عزیزان گرانقدر!

لطفاً سلسله ی مضامین رد شبهات و بقیه مضامین مهم و حیاتی را از این صفحه مطالعه و در مقابله با شبهه افگنی ملحدین، در ترویج این مضامین و احیای علوم دین کوشا باشید.

جزاکم الله خیراً!

نظرات